شده وردِ زبان.. اُستاد اُستاد!
تو شیرینی منم فرهاد اُستاد
مثه قندی و من قنّاد اُستاد
به نزدت آمدم دانش بجویم
نگیر اِنقد به من ایراد اُستاد
برای نمره به هرجا دویدم
شدم عینِ خودِ سَنباد اُستاد!
فدایت نمره ڪه ارثِ پدر نیست!!
کمک کن واحدم اُفتاد اُستاد!
اگر درسِ تو را از بَر نڪردم
نَده منفی بکن اِرشاد اُستاد!
همینجا می کنم تهدید جدّی!
یه کاری کن نشم معتاد استاد
چرا اشکم اثر بر تو ندارد؟
کشیدی دورِ دل فولاد اُستاد؟
تو آهویی برای خانواده
به ما ڪه میرسی صیاد اُستاد!
شکنجہ میکنی با هر سوالَت
نداری تو خودت اولاد اُستاد؟؟
ببین اِی مهربان با من چه کردی
شده وردِ زبان.. اُستاد اُستاد!
به من گفتی برو بیرون ڪه حذفی!!
عجب حرفِ بدی" مای گاد" اُستاد..!!!؟
نظرات شما عزیزان: